شواهدی وجود دارد كه شاه نعمتالله رابطهای با احمد شاه بهمنی داشته كه خود سندی است بر سنی بودن شاه ولی. شاه نعمتالله امامان شیعی را به عنوان اولیاء میخواند البته اولیاء از لحاظ شخصی خود امامان و شیعیان آنان، و او به آنان احترام میگذاشت و آنان را افرادی بزرگ و عالم میدانست البته هر جا كه نوبت به بیان و گفتار مذهبی میرسید به صراحتاً سنی بودن خود را بیان میكرد:
ره سنی گزین كه مذهب ماست ور نه گم گشتهای و در خللی
از جمله قصاید زیبای شاه نعمتالله در مورد امامان شیعه و ائمه میتوان به قصیده ولای مرتضی و قصیده علی ولی اشاره كرد. از جمله كتب اصلی شاه نعمتالله میتوان به كلیات اشعار شاه نعمتالله ولی و كلیات شاه و دیوان او اشاره نمود.
با آنکه شواهد دال بر سنی بودن شاه نعمت الله است، ولی پس از او فرزندانش به مذهب تشیع روی آورند. همانطور كه در بالا ذکر شده شاه ولی از وابستگی به مكتب فقهی خاصی دوری میجست و اعتقاد داشت كه اینگونه عمل كردن و مكتب فقهی خاص داشتن باعث ایجاد فرقه گرانی میشود و او خود از فرقه گرایی دوری میجست. شاه نعمتالله مظهر و نماد اعمالی بود كه به چشم ظاهری و از دید عوام تضاد آمیز نشان میداد. گاهی در حالت نوشتن و سرودن نظم و نثر بود و گاهی با فروتنی و سادگی به كار كشاورزی مشغول بود. او با انجام كار كشاورزی الگویی برای دیگران و مریدانش بود و مریدان و مردمان را تشویق میكرد كه به دنبال كار و كوشش باشند و از تنبلی دوری بجویند كه از مردانگی به دور است. بر طبق این آموزه و تعلیم است كه فقیران سلسله نعمتالهی عملاً مشغول فعالیت اجتماعی هستند و برای خود شغل مهیا میكنند و از تنبلی و بیكاری بیزارند و این را نوعی عقیده راسخ میدانند
ره سنی گزین كه مذهب ماست ور نه گم گشتهای و در خللی
از جمله قصاید زیبای شاه نعمتالله در مورد امامان شیعه و ائمه میتوان به قصیده ولای مرتضی و قصیده علی ولی اشاره كرد. از جمله كتب اصلی شاه نعمتالله میتوان به كلیات اشعار شاه نعمتالله ولی و كلیات شاه و دیوان او اشاره نمود.
با آنکه شواهد دال بر سنی بودن شاه نعمت الله است، ولی پس از او فرزندانش به مذهب تشیع روی آورند. همانطور كه در بالا ذکر شده شاه ولی از وابستگی به مكتب فقهی خاصی دوری میجست و اعتقاد داشت كه اینگونه عمل كردن و مكتب فقهی خاص داشتن باعث ایجاد فرقه گرانی میشود و او خود از فرقه گرایی دوری میجست. شاه نعمتالله مظهر و نماد اعمالی بود كه به چشم ظاهری و از دید عوام تضاد آمیز نشان میداد. گاهی در حالت نوشتن و سرودن نظم و نثر بود و گاهی با فروتنی و سادگی به كار كشاورزی مشغول بود. او با انجام كار كشاورزی الگویی برای دیگران و مریدانش بود و مریدان و مردمان را تشویق میكرد كه به دنبال كار و كوشش باشند و از تنبلی دوری بجویند كه از مردانگی به دور است. بر طبق این آموزه و تعلیم است كه فقیران سلسله نعمتالهی عملاً مشغول فعالیت اجتماعی هستند و برای خود شغل مهیا میكنند و از تنبلی و بیكاری بیزارند و این را نوعی عقیده راسخ میدانند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر