یک رشته از جشنهای آریایی از اقوام هند و ایرانی و هند و اروپایی جشنهای آتش است. منظور از جشنهای آتش جشنهایی است که با افروختن آتش جهت سور و سرور و شادمانی آغاز و اعلام میشد. میان رومیان و یونانیان و بعضی از ملل دیگر اروپایی نظایرش با جشنهای آتش ایرانی هنوز باقی است. از جمله جشنهای آتش که هنوز در ایران باقی مانده جشن چهارشنبه سوری و جشن سده است. از جشنهای آتش که فراموش شده، باید از جشن آذرگان در نهم ماه آذر و جشن شهریورگان در روز چهارم ماه شهریور نام برد.
لازم به یادآوری است که زرتشتیان عقیده دارند، روشنی و آتش و آفتاب تجلی اهورامزدا است. اهورامزدا به وسیلهٔ نور تجلی میکند * * *
واژه «چهارشنبهسوری» از دو واژه چهارشنبه که نام یکی از روزهای هفتهاست و سوری که به معنی سرخ است ساخته شدهاست. آتش بزرگی تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته میشود که این آتش معمولا در بعد از ظهر زمانی که مردم آتش روشن میکنند و از آن میپرند آغاز میشود و در زمان پریدن میخوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من» در واقع این جمله نشانگر یک تطهیر و پاکسازی مذهبی است که واژه «سوری» به معنی «سرخ» به آن اشاره دارد. به بیان دیگر شما خواهان آن هستید که آتش تمام رنگ پریدیگی و زردی، بیماری و مشکلات شما را بگیرد و بجای آن سرخی و گرمی و نیرو به شما بدهد. چهارشنبهسوری جشنی نیست که وابسته به دین افراد باشد و در میان پارسیان یهودی و مسلمان، ارمنیها، ترکها، کردها و زرتشتیها رواج دار
* * *
مردم بابل از دورانهای بسیار قدیم، روز اول سال را، عموماً در اعتدال بهاری (۲۱ مارس) جشن میگرفتند. این زمان اول بهار و آغاز فصل نو است، زمانی که طبیعت از خواب زمستانی بیدار میشود، در حقیقت آغاز سال نو بود. از لوحهها چنین بر میآید که این جشن تقریباً از ۲۳۴۰ سال، پیش از میلاد، شناخته شده بود
* * *
جشنهای آتش
یک رشته از جشنهای آریایی از اقوام هندوایرانی و هند و اروپایی است و منظور از جشنهای آتش جشنهایی است که با افروختن آتش جهت سور و سرور و شادمانی آغاز و اعلام میشد. میان رومیان و یونانیان و بعضی از ملل دیگر اروپایی نظایرش با جشنهای آتش ایرانی هنوز باقی است.
نلسون در کتابی که از جشنهای یونانیان باستان نوشته، شرحی از مراسم و آداب این جشنها را یاد کرده است که در جشن آتش پایکوبی میکردند و باده مینوشیدند و قربانی کرده و در آتش میافکندند. توماس هاید نیز در کتاب تحقیق دربارهٔ دینهای ایرانی، دربارهٔ جشنهای آتش و همانندی آن با جشنهای آتشی که در اروپا شایع بوده، تحقیقاتی کرده و جشن سده را با جشن شب دوازدهم در انگلستان مقایسه کرده است. در این جشن مردم در بلندی کوهها و بامها آتش افروخته و پایان شدت سرما و نزدیکی بهار را جشن میگرفتند و جشن همراه با شادی و پایکوبی فراوان بود. این جشن نمونه جشنهای آتش همراه با آداب و رسومی بود که در مقایسهٔ اقوال کسانی چون ابوریحان و عماد الدین زکریای قزوینی و ابن خلف تبریزی را به یاد میآورد که بعضی حیوانات را از ددان و زهر داران در آتش میسوزاندند.
در غالب این جشنهای آتش که در میان اقوام و ملل اروپا شایع بود تصاویری از دیوان و عناصر شر و فساد را نقاشی یا تندیس کرده و در آتش میافکندند بدین کنایت و تمثیل که نیروی اهریمنی و شیطانی بکاهد و نابود شود. در یونان باستان قربانی میکردند و قسمت هایی از قربانی را در آتش میسوزاندند. بر سر تیر و نیزه کهنههای آغشته به نفت و غیرو مایعات سوختنی بسته و در آسمان رها میکردند.
کریستن سن در کتاب «نخستین انسان و نخستین شهریار» در روایات داستانی ایرانی بسیاری از این داستانها را در تطبیق و شواهد ارائه داده است. رقص و شادی بر گرد آتش مراسم همگانی و اشتراکی اصل شادمانی و سرور همراه با باده نوشی، پشتههای بزرگ هیمه و آتش در بلندیها آتش بازی و راندن جانوران موذی در آتش از موارد اشتراک این جشنها بوده است.
ابوریحان بیرونی به رسمی اشاره میکند که برای ما تا اندازهای شگفت است «سده آبان روز است از بهمن ماه و آن روز دهم بود و اندر شبش که میان روز دهم است و میان روز یازدهم آتشها زنند و و برگرد آن شراب خورند و لهو و شادی کنند و نیز گروهی از آن بگذرند تا به سوزانیدن جانوران بپردازند